وحدت اسلامی

وحدت اسلامی

جنگ شیعه و سنی ، هیهات!
وحدت اسلامی

وحدت اسلامی

جنگ شیعه و سنی ، هیهات!

در چرخه گناه شهوانی گیر نکنیم!

داشتم فکر می کردم که انسان در چه شرایطی است و چگونه به گناه می رسد. نظر من این است:


حالت عادی >> تنها شدن >> وسوسه >> گناه >> پشیمانی >> حالت عادی >> ...


و این چرخه ادامه پیدا خواهد کرد.

راه حل هم دارد. تا دلتان بخواهد:

به یکی از آن ها اشاره خواهم کرد:


از تنهایی فرار کنید. زیرا شما هنوز وجدانی بیدار دارید. همین که دارید این مطلب را می خوانید نشان از همین هست. پس سعی کنید که گناه کم تری انجام دهید که کار توبه واقعی ( دوری واقعی و دائمی از گناه) را سخت تر خواهد کرد.

حال این فرار از تنهایی به چند قسم است:


1- فرار فیزیکی! البته همیشه جواب نخواهد داد و گاهی مجبورید تنها باشید. پس راه حل دائمی نیست!


2- درونتان را محکم کنید... اخلاص خودتان را بالا ببرید... اگر کار های دیگر و روزمره ی خود را برای خدا انجام دهید، مطمئن باشید که گناهی نخواهید کرد. آری... تلاش کنید. مدام به خودتان یادآوری کنید که هر کارتان برای اوست.

یادتان باشد که خود شیطان گفته که توانایی گمراه کردن بندگان مخلص را ندارم!

برای تنهایی تان برنامه داشته باشید. کتاب بخوانید و به هر نحوی با تفریحات سالم وقتتان را پر کنید.


آری من کردم و شد. به امتحان می ارزد!


کلید موفقیت در دنیا

یک چیز است:


اراده

و

همیشه خدا را حاضر دانستن


اگر اراده داشته باشیم آیا گناه خواهیم کرد؟

اگر خداوند را حاضر و ناظر بر کارهای خود در همه حال، به خصوص در تنهایی بدانیم، آیا گناه خواهیم کرد؟

*

بیایید خودمان را در زندگی خود عامل بدانیم و اشتباهاتمان را بر دوش گرفته و در پی جبران آن باشیم...

ای اراده قویت می کنم!

اول از همه حواسمان باشد! >> جنگ با نفس

دوستان، سال پیش بود. سوم دبیرستان که روزی از روز های خدا به مدرسه رفتم و وقت نماز مدیر مدرسه محزون آمد و با کلی مقدمه چینی گفت که یکی از هم کلاسی های ما فوت کرده!! همان کسی که تا دیروز (!) با ما درس می خواند و سالم بود و کنار ما غذا می خورد و اصلا مشکلی نداشت. ما هم که کف کرده بودیم. گریه می کریم...

.

.

.

واقعا چقدر به فکر مرگیم؟ مرگ فقط مال آدم پیرها هست؟

آیا نباید آماده باشیم؟

آیا اگر این جوری برویم، واقعا لایق بهشت هستیم؟

یا جهنم...


می گویند روزی جبرئیل نزد رسول خدا آمد، با صورتی افسرده و محزون و رنگش متغیر بود. پیغمبر فرمود: ای جبرئیل چرا تو را افسرده و محزون می بینم؟ گفت: ای محمد (صلی الله علیه و آله) چرا چنین نباشم در صورتی که امروز دم های جهنم گذاشته شد. پیغمبر خدا (ص) گفت: دم های جهنم چه چیز است؟ عرض کرد: همانا خدای تعالی امر فرمود به آتش، برافروخته شد هزار سال تا سفید شد. پس از آن امر فرمود به آن. افروخته شد هزار سال تا سیاه شدو آن سیاه و تاریک است. پس اگر یک حلقه از زنجیری که بلندی آن هفتاد ذراع است بر دنیا گذاشته شود.هر آینه آب می شود دنیا از حرارت آن. و اگر قطره ای از زقوم و ضریع آن بچکد در آب های اهل دنیا، می میرند همگی از گند آن. پس گریه کرد رسول خدا (ص) از و جبرئیل گریان شد.پس خدای تعالی فرستاد به سوی آن ها فرشته ای. عرض کرد: خدای شما سلام می رساند به شما و می فرماید من ایمن کردم شما دوتن را از این که گناهی کنید که عذاب کنم شما را به واسطه آن. (از روایات شیخ صدوق)


ای عزیز ، امثال این حدیث شریف بسیار است. و وجود جهنم و عذاب الیم آن از ضروریات جمیع ادیان و واضحات و برهان است. و اصحاب و اهل مکاشفه و ارباب قلوب در همین عالم نمونه ی آن را دیده اند. درست تصور و تدبر کن در مضمون این حدیث کمر شکن، آیا اگر احتمال صحت هم بدهی، نباید مثل دیوانه ها سر به بیابان بگذاری؟ چه شده که ما این قدر در خواب غفلت و جهالتیم؟ آیا ملکی مثل رسول الله و جبرئیل بر ما نازل شده و ما را از عذاب خدا ایمن کرده؟ با این که رسول خدا و اولیا او تا آخر عمر هم از از خوف خدا قرار نداشتند و خواب و خوراک نداشتند. ولیّ کارخانه ی خدا از خوف غش می کرد. حسین بن علی (علیهما السلام) ،امام معصوم،  گریه ها و زاری هایش و مناجات و عجز و ناله هایش دل را پاره پاره می کند. ما را چه شده که هیچ حیا نکرده در محضر ربوبیت این قدر هتک حرمات و نوامیس الهی را می کنیم؟ ای وای بر ما و بر غفلت ما! ای وای بر ما و بر شد سکرات موت ما! ای وای بر حال ما در برزخ و سختی های آن و در قیامت و ظلمت های آن! ای وای بر حال ما در جهنم و عذاب و عقاب آن. (منبع: چهل حدیث، امام خمینی (ره))