وحدت اسلامی

وحدت اسلامی

جنگ شیعه و سنی ، هیهات!
وحدت اسلامی

وحدت اسلامی

جنگ شیعه و سنی ، هیهات!

اول از همه حواسمان باشد! >> جنگ با نفس

دوستان، سال پیش بود. سوم دبیرستان که روزی از روز های خدا به مدرسه رفتم و وقت نماز مدیر مدرسه محزون آمد و با کلی مقدمه چینی گفت که یکی از هم کلاسی های ما فوت کرده!! همان کسی که تا دیروز (!) با ما درس می خواند و سالم بود و کنار ما غذا می خورد و اصلا مشکلی نداشت. ما هم که کف کرده بودیم. گریه می کریم...

.

.

.

واقعا چقدر به فکر مرگیم؟ مرگ فقط مال آدم پیرها هست؟

آیا نباید آماده باشیم؟

آیا اگر این جوری برویم، واقعا لایق بهشت هستیم؟

یا جهنم...


می گویند روزی جبرئیل نزد رسول خدا آمد، با صورتی افسرده و محزون و رنگش متغیر بود. پیغمبر فرمود: ای جبرئیل چرا تو را افسرده و محزون می بینم؟ گفت: ای محمد (صلی الله علیه و آله) چرا چنین نباشم در صورتی که امروز دم های جهنم گذاشته شد. پیغمبر خدا (ص) گفت: دم های جهنم چه چیز است؟ عرض کرد: همانا خدای تعالی امر فرمود به آتش، برافروخته شد هزار سال تا سفید شد. پس از آن امر فرمود به آن. افروخته شد هزار سال تا سیاه شدو آن سیاه و تاریک است. پس اگر یک حلقه از زنجیری که بلندی آن هفتاد ذراع است بر دنیا گذاشته شود.هر آینه آب می شود دنیا از حرارت آن. و اگر قطره ای از زقوم و ضریع آن بچکد در آب های اهل دنیا، می میرند همگی از گند آن. پس گریه کرد رسول خدا (ص) از و جبرئیل گریان شد.پس خدای تعالی فرستاد به سوی آن ها فرشته ای. عرض کرد: خدای شما سلام می رساند به شما و می فرماید من ایمن کردم شما دوتن را از این که گناهی کنید که عذاب کنم شما را به واسطه آن. (از روایات شیخ صدوق)


ای عزیز ، امثال این حدیث شریف بسیار است. و وجود جهنم و عذاب الیم آن از ضروریات جمیع ادیان و واضحات و برهان است. و اصحاب و اهل مکاشفه و ارباب قلوب در همین عالم نمونه ی آن را دیده اند. درست تصور و تدبر کن در مضمون این حدیث کمر شکن، آیا اگر احتمال صحت هم بدهی، نباید مثل دیوانه ها سر به بیابان بگذاری؟ چه شده که ما این قدر در خواب غفلت و جهالتیم؟ آیا ملکی مثل رسول الله و جبرئیل بر ما نازل شده و ما را از عذاب خدا ایمن کرده؟ با این که رسول خدا و اولیا او تا آخر عمر هم از از خوف خدا قرار نداشتند و خواب و خوراک نداشتند. ولیّ کارخانه ی خدا از خوف غش می کرد. حسین بن علی (علیهما السلام) ،امام معصوم،  گریه ها و زاری هایش و مناجات و عجز و ناله هایش دل را پاره پاره می کند. ما را چه شده که هیچ حیا نکرده در محضر ربوبیت این قدر هتک حرمات و نوامیس الهی را می کنیم؟ ای وای بر ما و بر غفلت ما! ای وای بر ما و بر شد سکرات موت ما! ای وای بر حال ما در برزخ و سختی های آن و در قیامت و ظلمت های آن! ای وای بر حال ما در جهنم و عذاب و عقاب آن. (منبع: چهل حدیث، امام خمینی (ره))

یک انتخاب ساده! > دل نوشته

تا پایان این نوشته نمی دانم که چند چیز جدید اختراع شده؟

چه پرده هایی از شگفتی این عالم کنار رفته؟

و چند هزار نفر خود را به دستگاه هایی عجیب و در عین حال عادی مجهز کرده اند؟

دنیایی که حجم دریای علم از ظرف ذهن انسان بزرگ تر شده و هیچ ابوعلی سینا یا فارابی وجود ندارد که ادعای علامه بودن کند... حتی در یک شاخه.

از تکنولوژی بگویم که همه جا هست ولی با سرعتی آن چنان بالا که دانشگاه ها نیز از آن عقب افتاده و برای جست و جو باید سر خط تولید رفت، در کارخانه و با مهندسانی صحبت نمود که سرشان شلوغ است... ترسشان از این است که با جواب دادن به تو از علم عقب بیفتند و چیزی از دست بدهند.

آری! دنیای امروز شیرین است. خوشحالم که غربی ها از ما مسلمانان، مسلمان گونه تر بر فریضه الهی گردن نهاده و درحال کاوش در علم و طبیعت می باشند.

لیک...

با یک مثال می گویم، از ته دل، از یک زخم کوچک:

انگاری که زمرد درونم گم شده، گردی بر آن نشسته، درخشندگی خودش را ندارد.

از دنیایی می گویم که برای یک انتخاب ساده ی ما میلیون ها تومان خرج می کنند تا ما را تحت فشار قرار دهند:

همان تبلیغ برای خرید یک بسته چای؛ در تلویزیون، رادیو، روی دیوار، لباس، ماشین و ...

آیا همه چیز سرجای خودش هست؟