وحدت اسلامی

وحدت اسلامی

جنگ شیعه و سنی ، هیهات!
وحدت اسلامی

وحدت اسلامی

جنگ شیعه و سنی ، هیهات!

احادیثی از پیامبر اکرم (ص): _بسیار آموزنده_

دست خدا همراه جماعت است.


هر که از مردم شرم ندارد از خدا شرم نکند.


هر که پیوند خویشان ببرد به بهشت نرود.


هر که شکر مردم ندارد شکر و سپاس خدا نگزارد.


خدا زبان را عذابی کند که هیچ یک از که هیچ یک از اعضاء را آن عذاب نکرده باشد.


آن که خلق نیکو دارد، پاداش روزه گیر شب زنده دار دارد.


بدترین مردم در زور قیامت نزد خدا کسانی هستند که از ترس بدی و شر آن ها احترام و اکرامشان کنند.


هر که کار زشتی را فاش کند چون کسی است که آن را انجام داده است.


کسی که فریاد دادخواهی مظلومی را بشنود و یاریش برنخیزد مسلمان نیست.


اگر دوست داری که نیرومند ترین مردمان باشی بر خدا توکل کن.


یاد کردن خدا شفای دل هاست.


اگر از آن شاد می شوی که بی نیازترین مردمان باشی به آن چه در دست خداست بیش از آن اعتماد کن که در دست خود داری.


ارزشمند ترین مردمان کسی است که به آن چه به وی مربوط نمی شود، نپردازد. ( و دخالت نکند.)


مشاورت حصاری در برابر پشیمانی و ایمنی از ملامت است.


هر که اخلاقش بهتر است، ایمانش برتر است.


همه خیرها را با عقل توان یافت.


وقتی خشمگین شدی، خاموش باش.


کسی که از گناه توبه کند چنان است که گناه نکرده باشد.


در دروغ گویی تو همین بس که هرچه شنیده ای نقل کنی.


بهترین ازدواج ها آن است که آسان تر انجام گیرد.


با آن که از تو بریده، بپیوند، و آن که تو را محروم کرده عطایش ده، و از آن که با تو ستم کرده بپرهیز.


حق را بگو، گرچه بر ضرر خودت باشد.


خوشا به حال آن کس که عیوبش او را از توجه به عیوب مردم باز دارد.


کمک یک روزه کسی به برادر خود بهتر از اعتکاف و عبادت یک ماهه است.


نگاه به سیمای دانشمند عبادت است.


مسلمان کسی است که دیگر مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند.


من از آن چه نمی دانید نگرانی ندارم، ولی از باید دید آن چه را می دانید چگونه به کار می بندید.


هیچ کس از من نیست بجز دانشمند یا دانش آموز.


هر که فردا را از عمر خویش شمارد، مرگ را خوب نشناخته است.


دعایی که پدر در حق فرزندش می کند مانند دعایی است که پیامبر در حق امتش می نماید.


عمل نهان بهتر از عمل عیان است، اما عمل عیان برای آن که خواهد سرمشق دیگران شود بهتر است.


وقتی بنده ای از خدا بترسد، خداوند همه چیز را از او بترساند.


خداوند بخشنده است و بخشش را دوست دارد.


خداوند طلاق را دشمن دارد.


بهترین کارها سه چیز است: تواضع به هنگام دولت، گذشت به هنگام قدرت، و بخشش بدون منت.


حسد نیکی ها را می خورد، همچنان که آتش هیزم را خاکستر می کند.


انسان پاکیزه است، شما نیز پاکیزه باشید که هرکس پاکیزه نیست به بهشت نمی رود.


همانا دانشمندان در زمین مانند ستارگان درخشان در آسمانند.


رحمت خدا شامل جمعی نمی شود که در میان آن ها کسی از خویشاوندان خود بریده باشد.


امت من حق جویانند، اگرچه اندک باشند.


گناه کمتر کن تا مرگ بر تو آسان شود.


هیچ حلالی نزد خداوند مغضوب تر از طلاق نیست.


بیم آن است که فقر به کفر انجامد.


 

امام علی (ع) می گوید: عبادت برای جوانان تنها انجام واجبات و ترک محرمات است.

...و بدان پسرکم آن چه بیش تر دوست دارم از وصیتم به کار بندی، از خدا ترسیدن است و بر آن چه بر تو واجب است بسنده کردن...


دوستان درست خواندید. امام علی (ع) به فرزند جوانش، توصیه می کند که تنها انجام واجبات و ترک محرمات را انجام دهد، یعنی انجام مستحب و مکروه برایش مهم نباشد.

این را برای ما جوانان فرموده...

مانند پدری مهربان می دانسته که کم حوصله هستیم. بنابراین تنها ما را به واجبات امر کرده.


دوستان دین را سخت نگیرید. به خدا که عبادت تنها همین است. کار سختی نیست. یکی از کارهایی که شیطان می کند همین است.

از امروز سعی کنید، گناهی مرتکب نشوید...

به خدا که می توانید.

خطبه امام علی (ع) در وصف دنیا

چه ستایم خانه ای را که آغاز آن رنج بردن است، و پایان آن مردن؟!

در حلال آن حساب است، و در حرام آن عقاب.

آن که در آن بی نیاز است، گرفتار است. و آن که مستند است اندوهبار.

آن که در پی آن کوشید بدان نرسید. و آن که به دنبال آن نرفت، او رام وی گردید.

آن که بدان نگریست، حقیقت را به وی نمود و آن که در آن نگریست، دیده اش را برهم دوخت.

(خطبه82)

کلید موفقیت در دنیا

یک چیز است:


اراده

و

همیشه خدا را حاضر دانستن


اگر اراده داشته باشیم آیا گناه خواهیم کرد؟

اگر خداوند را حاضر و ناظر بر کارهای خود در همه حال، به خصوص در تنهایی بدانیم، آیا گناه خواهیم کرد؟

*

بیایید خودمان را در زندگی خود عامل بدانیم و اشتباهاتمان را بر دوش گرفته و در پی جبران آن باشیم...

ای اراده قویت می کنم!

هنوز چیزهایی هست که ما را شگفت زده کند؟

"نویسنده:محمد جباری"

همه مردم یک شهر برای برآورده کردن آرزوی یک پسر کوچولوی سرطانی به میدان می آیند تا او ابر قهرمانی مثل بتمن شود و به حساب آدم بد های شهر برسد تا حداقل برای یک روز امید بیش تری برای زندگی و مبارزه با سرطان داشته باشد. مثل همه اتفاق های این روزها این یکی هم شبیه قصه و فیلم است تا اتفاقی واقعی. در روزگاری که فکر می کنی زندگی آدم ها هر روز دورتر از هم می شود و بیش تر در ارتباطات شبکه های اجتماعی مجازی و ایمیل و پیامک خلاصه می شود و آدم ها به این سادگی از گوشی و تبلت و لپ تاپ خود جدا نمی شوند، تصور جمع شدن 10 هزار نفر برای تحقق رویای یک پسر بچه باورنکردنی است. اگر ده ها برابر این تعداد در شبکه های اجتماعی برای عکس این پسر سرطانی لایک زده بودند طبیعتا باور پذیرتر بود تا حضور فیزیکی این تعداد برای اجرای یک فیلم سینمایی واقعی در ابعاد یک شهر.



اصلا شگفت زدگی از همین جا می آید. وقتی انتظار اتفاقی نداری، یکدفعه  غافلگیر می شوی. عنصر کمیابی که هر روز کمیاب تر می شود. اگر روزگاری شنیدن ساخت دستگاه عجیبی که چهار چرخ دارد و بدون نیاز به اسب حرکت می کند، همه را شگفت انگیز می کرد، اگر روزگاری دیدن تصویر قطار در حال حرکت روی پرده سینما مردم را فراری می داد، اگر روزگاری شنیدن صدای یک نفر از آن سوی خط، دنیایی را تکان می داد، حالا عظیم ترین طوفان تاریخ در فیلیپین هم نمی توانددنیایمان را تکان دهد. این قدر همه چیز برایمان عادی شده که کمتر اختراع و پدیده و اتفاقی در دنیای علم و تکنولوژی و طبیعت می تواند به اندازه کافی شگفت انگیزمان کند، حتی اگر کسی جلوی چشممان به پرواز دربیاید، فقط کمی چشممان گرد می شود، همین. انگار دیگر شگفت زدگی از راه های دیگری غیر از اختراعات جدید باید به سراغمان بیاید. از راهی مثل برانگیختن حس انسان دوستی مان. راز ماجرا شاید همین است. وقتی چیزی کمیاب می شود، حضورش تو را غافلگیر می کند. آن روزها دنیایمان خالی از مظاهر صنعت و تکنولوژی بود و هر گامی  رو به جلو حتی کوچک، ما آدم ها را شگفت زده می کرد. این روزها اما چیزی که زیاد داریم و در جیب هرکداممان چند تایی پیدا می شود، اختراعات عجیب و غریب است و چیزی که کم داریم، ویژگی های فراموش شده ی انسانی مان. این روزها همه مان مثل این پسر کوچک نیاز به برآورده شدن آرزوهای کوچک انسانی مان داریم تا واقعا شگفت زده شویم و از رخوت زندگی روزمره رهایی یابیم. غول چراغ آرزوهای زندگی مان هم کسی نیست جز خودمان. خودمان که می توانیم یک روز بی خیال کار و ماشین و گوشی و اینترنت شویم و برای دل سرطانی هم نوعمان شهر شگفت انگیزی بسازیم از جنس آرزوها.

منبع: مجله دانستنیها، محمد جباری، سردبیر مجله