وحدت اسلامی
جنگ شیعه و سنی ، هیهات!
وحدت اسلامی
جنگ شیعه و سنی ، هیهات!حرف هایی تکراری! وحدت کجاست؟
...بمب گذاری در عراق باعث کشته شدن دست کم ۱۸ و زخمی شدن عده‌ای دیگر شد. در شهر بعقوبه در شمال بغداد سه حمله هماهنگ به گروهی از شیعیان در مراسم عزاداری امام حسین (ع) باعث کشته شدن 8 و زخمی شدن 10 نفر دیگر شد. تا کنون هیچ گروهی مسئولیت این حمله‌های انتحاری را به عهده نگرفته است...
این ها خبر هایی است که بار ها و بارها آن را در رسانه ها شنیده ایم -و نمی دانم احساس شما چیست ولی من خودم در آفرینش این جنبنده ی دوپا می مانم- که چرا اختلافات بین یک امت تا به این حد بالا گرفته... البته اگر خودمان هم به زندگی خود نگاه کنیم، به احتمال زیاد از آن هایی هستیم که تفرقه انداز بوده ایم تا کسی که به فکر وحدت امت باشد... اصلا آن قدر این خبر ها را شنیده ایم که برایمان عادی شده...
دو مشکل اساسی در راه وحدت اسلامی نیاز است:
1- تفرقه ی قومی
2- تفرقه ی فرقه ای
اگر روزی امت اسلامی قدرت گیرد، غیر از این است که اعراب و ایرانیان و بقیه ی اقوام باید مانند برادر دوشادوش هم قرار گیرند؟
مگر تا وقتی که ما ایرانیان خود را بالاتر بگیریم و اعراب را (ببخشید از برادران عرب) ملخ خور و مارمولک خور و عقب افتاده بدانیم، و ... و... و !@$#$ بدانیم ، آیا باید انتظار وحدت داشته باشیم؟ حتما خودتان شعرهای زشتی در باره ی اعراب خوانده اید! (انتظار ندارید که هر چیزی را بنویسم؟!) تازه آنچنان به حمله ی اعراب سخن می گوییم که انگاری اگر این حمله اتفاق نمی افتاد، دوباره امپراطوران جهان می شدیم. در همین جامعه ی ساسانیان آن چنان اختلاف طبقاتی حاکم بود که تقریبا یکی دو درصد جامعه اجازه ی تحصیل و رسیدن به مدارج بالا داشته اند...
البته خب از آن طرف هم نگاهی بیندازیم، نباید یک طرفه به قاضی برویم.
مثلا مشکل نام خلیج فارس که یک شبه ناگهان، برخی از دوستان یادشان آمد که نامش چرا این جوری هست؟؟ یا همان تعصبی که بعضا اعراب بر قوم خود دارند و از خود پیامبر احادیثی درباره ی تعصب قومی اعراب آمده و آن ها را سرزنش کرده اند.
حال اگر کوتاه به مسایل فرقه ای نگاهی بیندازیم که تازه به عمق فاجعه پی می بریم.
روزی داشتم در تراوین سرور مصر بازی می کردم، (اون موقع ها فیلتر نبود ها) که با یک نوجوان مصری آشنا شدم، او تا متوجه شد که من شیعه و ایرانی هستم، پیامی به من نوشت و مرا pagan ( به معنی بی دین) خواند. برایم جالب بود که بدانم واقعا چرا مرا این گونه می شناسد،
جوابش این بود:
"شما حضرت علی (ع) را به عنوان خدا می شناسید و به خدا کافر هستید!"
دوست داشتم بیش تر درباره ی نظر یک نوجوان عرب در مصر درباره ی ایران و شیعه بدانم که متاسفانه او دیگر با من مکاتبه نکرد.
(خب چه کسی دوست دارد که با کافران سخن بگوید؟ D: )
تازه دیگر نهایت تفرقه دوستان وهابی (ما می گوییم دوستان، آن ها هر چه می خواهند بگویند!) هستند که در عقایدشان، اگر هفت شیعه را بکشند، بهشت بر آنان واجب می شود!
صددرصد پایه ریزی تفرقه از سال ها پیش در ذهن غربیان وجود داشته و ترس آنان که در صورت اتحاد دوباره ی مسلمانان عنوان یک امپراطوری عظیم، برای آنان می تواند دردسر ساز باشد، ولی آیا ما بیش تر به فکر ترمیم این شکاف و زخم بوده ایم؟ یا بیش تر روی آن نمک پاشیده ایم؟ برادران شیعه (بنده نیز خود را در این گروه می دانم) آیا این ما نیستیم که گاهی در باره ی خلفای سه گانه حرف هایی دشنام گون می زنیم؟ اصلا به نظرمان درست باشد، اما آیا درست است که هر حرفی را هر جایی زد؟ (حداقل در جلسات خود شیعیان این حرف ها زده شود، فضا متشنج نمی شود!)
به هر حال امروزه برای سربلندی در جهان، باید متحد بود، متحد و چه اتحادی بهتر از اتحاد دینی!
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ
- جز این نیست که همه مؤمنان با هم برادرند، پس (در تمام اختلافات) میان دو فرد یا دو گروه برادرانتان اصلاح نمایید، و از خدا پروا کنید شاید مورد ترحم قرار گیرید
وحدت جهانی
چند وقت پیش داشتم در وب جست و جو می کردم که به عکس زیر برخوردم:
خب حرف درستی است.
اما باید به این نکته توجه داشت:
اولا از قدیم گفته اند که "سنگ بزرگ نشون از نزدنه". درسته که بسیاری از بزرگان ما مثل امام علی ع خطبه هایی دارند که به مساله ی حقوق بشر پرداخته شده، ولی باید دانست که وحدت ناخود آگاه و یک دفعه ای ایجاد نمی شود و نیاز به پیش نیاز هایی دارد... در ضمن در جهان غربی که دیدگاهی منفی نسبت به اسلام و اعراب و ایران دارد، نباید چندان توقعی از وحدت جهانی داشت. پس خودمان باید دست به کار شویم و حداقل را (یعنی وحدت دینی و قومی) به وجود بیاوریم.
ثانیا این شعار وحدت جهانی را مقابل وحدت دینی قرار داده که از دیدگاه اسلام نادرست می باشد.
نظرم هم نسبت به غربی ها و عرب ها این است.
نیمه ی پر لیوان را ببینیم!
((عکس از وبلاگ http://vahdat110.mihanblog.com/))
نمی دانم... جدا نمی دانم که چرا ما مثلا عقیده ی زرتشتیان را زیر سوال نمی بریم و می توانیم به راحتی کنار آنان زندگی کنیم( البته بسیار بسیار بسیار خوب هست که حداقل با این عزیزان مشکلی نداریم) ولی تا یک برادر اهل تسنن می بینیم چپ چپ نگاهش می کنیم... واقعا شباهت ما ( از نظر عقیدتی) به کدام یک نزدیک تر است؟
مگر خدا، پیامبر، معاد، قرآن، قبله ما یکی نیست؟ آیا غیر از این است که خداوند همواره در قرآن مسلمانان را یکی خوانده و به آنان نسبت به تفرقه هشدار داده؟
وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکُم مِّنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ
همگان دست در ریسمان خدا زنید و پراکنده مشوید و از نعمتی که خدا بر، شما ارزانی داشته است یاد کنید : آن هنگام که دشمن یکدیگر بودید و او دلهایتان را به هم مهربان ساخت و به لطف او برادر شدید و بر لبه پرتگاهی از آتش بودید ، خدا شما را از آن برهانید خدا آیات خود را برای شما اینچنین بیان می کند ، شاید هدایت یابید
چرا وحدت؟
ممکن است که سوالی برای شما پیش بیاید:
اصلا چرا باید سعی کنیم که وحدت ایجاد کنیم؟ اصلا مگر ما تاثیری داریم؟
.
.
ادامه مطلب ...بنر وبلاگ
سلام
بنر وبلاگ ساخته شد:
البته خیلی ابتدایی هست و ببخشید. برای حمایت از ما اگر دوست داشتید در وبلاگ خود قرار دهید و لینکش را به وبلاگ ما بدهید
دیدگاه پروفسور موتو درباره اسلام
پروفسور موری موتو، دانشمند و راهبی ژاپنی است که تحقیقات فراوانی درباره ی اسلام داشته...
این متن نیز از متن کتاب "پیوند آیین بودا و عرفان اسلامی" یا در سخنرانی ایشان در مرکز بین اللملی گفت و گوی تمدن ها می باشد:
... چیزی که می خواهم تاکید کنم این است که برای فهم جامعه ی اسلامی باید به تاریخ آن نگاه کنیم. وقتی به مخاطبان ژاپنی همین حرف را می زنم، گاهی از من می پرسند که چرا بیناد گرایان در اسلام به وجود آمدند؟ و چرا بخشی از آن ها گروه های تروریستی تشکیل می دهند؟ حضار گرامی به چنین سوالی چگونه جواب خواهید داد؟ آیا اطمینان دارید که جوابتان برای پرسشگر قانع کننده است؟بر اساس خبر رسانه های همگانی تابعیت تشکیل دهندگان گروه های تروریستی مختلف است و به نظر می رسد کارشان با نژاد، قوم یا دین خاصی ارتباط ندارد. درست است که در هر کشوری افراط گرا پیدا می شود، اما اگر قبول کنیم که افراط گرایان مسلمان از دین اسلام که یکی از دین های جهان است برخاسته اند، این پدیده ی بسیار ویژه ایست و باید آن را بررسی کنیم. وقتی از من در این باره می پرسند، همیشه جواب می دهم که امت اسلام از دوران اولیه، در داخل همیشه با جنگ و جدال روبه رو بود. و با دنیای خارج از طریق تسلط بر آن یا تجارت با آن تماس داشته است. اسلام در واقع در مواقع برخورد با فرهنگ ها و دین های غیرخودی، یا از آن ها جنبه های مفیدی جذب می کرد، یا آن ها را از بین می برد. با پیدایش عرفان و تصوف تحولاتی در جامعه ی اسلامی صورت گرفت. در قرون معاصر خطر سلطه گری کشور های اروپایی و غربی متوجه اسلام شد و برای رویارویی با این خطر، بنیادگرایی سیاسی به وجود آمد. منابع نفتی و مساله ی فلسطین که در اصل هیچ ربطی به هم ندارند، روند بنیادگرایی را پیچیده تر کرده اند. تاریخ نشان می دهد که ممالک اسلامی در دوران گذشته با حرکت تروریستی گوناگونی چون قتل خلیفه ها و فرقه ی حسن صباح روبه رو بوده است. تاریخ اسلام، تاریخی است که با عرق و اشک و خون نوشته شده است. این واقعیت نشان دهنده ی مسایل درونی جامعه ی اسلامی است. فکر می کنم برای حل چنین مسایلی خود مسلمانان باید به انگیزه ی سیاسی جدید و حرکت تکوینی دست یابند و آن ها را با صبر و حوصله در صحنه ی سیاست و تعلیم و تربیت پیاده کنند. متاسفانه همیشه شعار های قهرمانانه با استقبال مردم روبه رو می شود. شاید مسلمانان به پیشنهاد من پوزخنده ای بزنند که من جزو امت اسلام نیستم و حرفی بی پایه می زنم. در پایان، معمولی ترین و ساده ترین سوال ژاپنی ها را مطرح می کنم و آن این که چرا یهودیان، مسیحیان و مسلمانان با وجود ریش ی مشترک با هم سازگاری ندارند؟