جدای آن که گوگل بسته های اطلاعاتی از کوچک ترین جست و جو های ما را ذخیره می کند، ولی به نظر در بعضی جست و جو ها نیز مغرضانه عمل می کند و تلویحا نتایجی هدفمند تقدیم می کند...
با جست جو در گوگل مشاهده کنید به چه چیزی بر می خورید!
Ashura: در قسمت عکس ها* تقریبا همگی به موضوع قمه زنی اشاره دارد.
کاشکی داعش و اینا نبود!
کاشکی همه ی ما مسلمونا می فهمیدیم که دشمن اصلی اسرائیله!
کاشکی هر روز مسلمون مسلمون رو نمی کشت تا برویم و دشمن واقعی رو نابود کنیم!
خدایا کمک!
نویسنده: عرفان خسروی
مجله: دانستنیها
شماره: 107
مقاله ای منطقی درباره داعش و راه حل آن!
چیزی که انسان را از جانواران دیگر متمایز می کند، عواطف انسانی و احساسات رقیقی نیست که که عوام آن را "انسانیت" می شمارند، زیرا این عواصط و احساسات چیزی جز همان غریزه ها و هیجان های مشترک میان جانوران نیستند، انسان ذاتا شکارچی است و تاریخ طبیعی و ماحصل آن در جان امروز به خوبی ثابت می کند، از خطرناک ترین بیماری ها و شیرین ترین آفت ها و خون ریز ترین درندگان وحشتناک تر است. زیرا وجه تمایز اسان از بقیه جانوران، عواطف و احساسات نیست، بلکه زبان است و همین زبان ابزار اصلی ما برای غلبه بر موجودات بی زبان بوده است.
منطق ابزاری برآمده از دل زبان است، اما هر سخنوری لزوما منطق ندارد. قرن ها پیش بشر آموخت با کمک زبان بهتر و بهینه تر بیندیشد و در تصمیم گیری هایش به جای محاسبات احساسی، محاسبات منطقی را دخیل کند. عجیب نیست که هنوز هم بسیاری انسان ها توانایی استفاده از این ابزار را ندارند و تصمیم هایشان از هیجان، شور، خشم، مهربانی یا احساسات دیگر برمی آید. اما همان اندکی که آموختند از منطق چگونه استفاده کنند، بنیان فلسفه، ریاضیات علوم تجربی و مباحثی مانند سیاست را پی ریختند. طرفه تر از همه این که با زایش هرکدام از این معارف، افرادی نیز پیدا شدند که که بی منطق و با شور، به دامن یکی یا چند تا از این حوزه ها آویختند. باز هم تجربه تاریخی نشان داده این آمیزش نامیمون احساسات و خرد (Kherad)، از آن رو که احساسات و احکامی به غیر از منطق به دست می دهد، بسیار خطرناک است. شبه علم یکی از فرزندان این عروسی ناهمخوان زبان و احساسات در غیاب منطق است و شاید بتوان از شبه فلسفه و سیاست هایی که با هیجان زدگی و شورآفرینی همراه شده اند و برآیندشان را می توان در کوره های آدم سوزی نازی ها، اردوگاه کار اجباری بلشویک ها و رفتار تروریست های تکفیری سراغ گرفت.
این دورگه های شوم زبان و احساسات نیز مانند دیگر عناصر جهان زنده در حال فرگشت هستند و هز از چندی پدیده هایی نو ظهور می زایند که خون ریزی و سبعیت ایشان در تاریخ به یاد ماندنی می شود. می توان به سادگی گروه هایی مانند داعش ( که سرکرده از قضا دکترا هم دارد) به مثابه تاولی آماسیده بر پیشانی بشریت تلقی کرد که دیر یا زود، می ترکد یا جراحی اش می کنند و جایش را به زخمی می دهد و آن زخم نیز سرانجام التیام می یابد. اما چرا با وجود زخم های فراوان، زهدان بشریت دست از بازتولید این هیولاهای ریز و درشت برنداشته اند؟
همان طور که ابزار زبان به بشر توانیایی خون ریزی و قردت نابودی بی رحمانه ای بخشی، امثال داعش نیز این روزها از ابزاری نوین استفاده می کنند که اینشان را در نیل به اهدافشان موفق تر از دیگر تروریست ها ساخته است: ابزاری به نام اینترنت. اینترنت برای بشر سده بیست و یکم، مانند زبان برای بشر پیش از تاریخ است. ابزاری که می تواند از یک شکارچی هیجان زده آفتی خطرناک بسازد و از یک مبارز پرشور درنده ای سفاک و بی رحم.
داعش برای گستراندن قلمرو وحشت اش، به شیوه ای سامان مند از ابزار اینترنت استفاده می کند و تنها برگ برنده اش برای هراس افکندن در دل انسان ها همین است. علاوه بر اینکه اینترنت محملی برای رسانده نعره و غرش های این دیو خشمگین شده، برای امثال داعش بستری مناسب فراهم کرده که در آن به جذب، آموزش و هدایت نیرو های جدید بپردازد.
یکی از برآینده های این تفکر همین فهم ساده است که از داعش نباید ترید و دیگران را نباید ترساند. کسانی که هر روز صحنه های جنایات داعش را در شبکه های اجتماعی منتشر می کنند، شاید نمی دانند که به بازوی وحشت پراکنی داعش تبدیل شده اند و همین وحشتی که از دیده شدن مکرر حصنه های فجیع به بار می آید، یکی از عوامل مورد نظر داعش برای پیروزی های آینده است.
اما مهم تر از پرهیز از پراکنش وحشت، کوشش برای رسیدن به منطقی خالی از هرگونه شور و هیجان است. منطقی که در آن امکان خلل هایی مانند داعش و چنین خون ریزی نباشد. منطقی هم ساز و هم خوان که بنیانش سده ها پیش تر ریخته شده ولی با گسترش فضای اینترنت (به عنوان نمود تازه ای از "زبان") هنوز درمیان کاربران اینترنت ناشناخته مانده و جای خالی آن را احساسات مختلف (از جمله ترس و خشم و نفرت) گرفته است. چرک و آلودگی داعش در جهان واقعی هر روز انسان های بیش تری را بی جان می کند، ولی ریشه این دمل در همین فضای بی منطق و هیجان زده اینترنتی نشسته است.
باید داعش را، تا جان های گرامی بیش تری نستانده، با دستانی پولادی و تیغ هایی بی زنگار کوبید و نابود کرد اما فراموش مکنیم که غلبه منطق بر هیجان و احساسات در فضای اینترنت، تنها داروی قطعی برای ایمن ساختن جسم تب دار بشریت از گزند چنین آفت های شریری است و گام اولش بی شک همین است که تصویر و گزارش جنایت های داعش را در اینترنت پخش مکنیم.
ای فرزند آدم، ملائکه ی من شب و روز مواظب تو هستند. آن چه را می گویی و انجام می دهی، کم یا زیاد، همه را می نویسند. آسمان بر آن چه از تو دیده است شهادت می دهد و زمین بر آن چه روی آن انجام داده ای، گواهی می دهد. خورشید، ماه و ستارگان بر آن چه می گویی و عمل می کنی، شهادت خواهند داد.
خود نیز بر قلب و بر اعمال مخفی تو آگاهم
پس، از خودت غافل مباش!
حدیث قدسی
طراح: وبلاگ وحدت اسلامی
و خداوند به حضرت داوود ع وحی کرد:
هر بنده ای از بندگانم به جای پناه بردن به دیگری با نیت خالص به من پناه آورد، از کارش چاره جویی می کنم، گرچه همه ی آسمان ها و زمین و هرچه در آن هاست علیه او برخیزند.
و اقبال لاهوری می گوید:
نیست از روم و عرب پیوند ما نیست از اصل و نسب پیوند ما
دل به محبوب حجازی بسته ایم زین سبب با یکدگر پیوسته ایم
http://www.discoveringislam.org/sunnis_vs_shia.htm
اگر انگلیسی شما خوب است، بخوانید و ببینید برای خارجی های بیچاره چه چیز هایی می نویسند.
داشتم فکر می کردم که انسان در چه شرایطی است و چگونه به گناه می رسد. نظر من این است:
حالت عادی >> تنها شدن >> وسوسه >> گناه >> پشیمانی >> حالت عادی >> ...
و این چرخه ادامه پیدا خواهد کرد.
راه حل هم دارد. تا دلتان بخواهد:
به یکی از آن ها اشاره خواهم کرد:
از تنهایی فرار کنید. زیرا شما هنوز وجدانی بیدار دارید. همین که دارید این مطلب را می خوانید نشان از همین هست. پس سعی کنید که گناه کم تری انجام دهید که کار توبه واقعی ( دوری واقعی و دائمی از گناه) را سخت تر خواهد کرد.
حال این فرار از تنهایی به چند قسم است:
1- فرار فیزیکی! البته همیشه جواب نخواهد داد و گاهی مجبورید تنها باشید. پس راه حل دائمی نیست!
2- درونتان را محکم کنید... اخلاص خودتان را بالا ببرید... اگر کار های دیگر و روزمره ی خود را برای خدا انجام دهید، مطمئن باشید که گناهی نخواهید کرد. آری... تلاش کنید. مدام به خودتان یادآوری کنید که هر کارتان برای اوست.
یادتان باشد که خود شیطان گفته که توانایی گمراه کردن بندگان مخلص را ندارم!
برای تنهایی تان برنامه داشته باشید. کتاب بخوانید و به هر نحوی با تفریحات سالم وقتتان را پر کنید.
آری من کردم و شد. به امتحان می ارزد!